- پیشانی نهادن
- تواضع کردن سر فرود آوردن: هر که از روی تواضع ننهد پیشانی پیش روی تو زهی روی و زهی پیشانی، (سلمان ساوجی)
معنی پیشانی نهادن - جستجوی لغت در جدول جو
- پیشانی نهادن ((نَ دَ))
- تواضع کردن، سر فرود آوردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عهد کردن شرط کردن: نهاده است پیمان که هر که این کمان کشد دختراو را در هم بیگمان
عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن